به گزارش مشرق، رضا چلنگر مترجم مربیان کُروات در ایران ناگفته هایی از دوران کار بلاژوویچ و برانکو ایوانکوویچ در ایران را بیان و دلیل جدایی خداداد عزیزی از تیم ملی را تشریح کرد. وی تاکید کرد که علی کریمی بیشتر مورد توجه بلاژوویچ بود.
چلنگر همچنین برای اولین بار اعلام کرد که دلیل قهر وحید هاشمیان از تیم ملی به خاطر فریادهای بلاژوویچ بر سر این بازیکن بوده است.
دلایل اختلاف بلاژ با خداداد و کنارکشیدن عزیزی از تیم ملی
چلنگر درباره دلایل اختلاف بلاژوویچ با خداداد عزیزی و اینکه آیا سخت گیری این سرمربی باعث این اختلاف بوده است؟ گفت: بله؛ در واقع آن سخت گیری ها بود که نمی شود گفت بیش از حد بود یا نه. ما قبل از آن در تیم ملی نبودیم و نمی دانستیم چه خبر بود. بلاژ در بحث لباس پوشیدن، بالا کشیدن جوراب و گذاشتن پیراهن داخل شورت ورزشی خیلی حساس بود و قبل از تمرین به بازیکن تذکر می داد. اولین بار که خداداد پیش بلاژوویچ آمد مقابل او روی صندلی نشست. بلاژوویچ به خداداد گفت چه کسی گفت بنشینی؟ خداداد ایستاد و دستش را داخل جیبش برد؛ بلاژ گفت چه کسی گفت دستت را در جیبت بگذاری؟ از همانجا شروع شد. خداوکیلی خداداد هم رعایت کرد و چیزی نگفت.
مترجم سابق بلاژوویچ ادامه داد: باید به یک اردوی بلندمدت به اتریش و کرواسی و بوسنی می رفتیم. بعد از شام، بلاژ گفت یک اردوی جهنمی داریم و هرکسی نمی خواهد بیاید همینجا اعلام کند. خداداد هم گفت نمی خواهم بمانم و بگذارید من بروم. خداداد گفت نمی توانم به خودم و تیم ملی کمک کنم. به نظرم برداشت خداداد اشتباه بود. بلاژوویچ جدا به خداداد به عنوان یک بازی ساز نیاز داشت. بین کریمی و خداداد رقابت بود. علی کریمی هم اوایل کارش بود و اینطور نبود که در تیم ملی جا افتاده باشد. حضور خداداد در تیم ملی به مراتب مستمرتر از علی کریمی بود.
ماجرای عزیز بودن کریمی پیش بلاژوویچ و همبرگر خوردن تیم ملی
چلنگر در خصوص عزیز بودن علی کریمی نزد بلاژوویچ تاکید کرد: این حقیقت دارد که بلاژ علی کریمی را دوست می داشت. خودم یکبار شاکی شدم. کریمی آدم خاصی است. وقتی می گفتیم برو چپ، راست می رفت. می گفتیم برو راست، چپ می رفت. می گفتیم بدو، آهسته می رفت. یک روز در رختکن به بلاژ گفتم اینطور نمی شود. شما مربی جهانی هستید. ما ۷۰ میلیون جمعیت داریم و باید کاری کنید. بلاژ دستی به سرم کشید و گفت پسرم او یک نابغه است. نابغه ها یا صفر هستند یا صد و حد وسط ندارند. بلاژ گفت کریمی در زمین ظرف دو ثانیه یک حرکتی می کند که من دنبال این دو ثانیه هستم.
مترجم بلاژوویچ در پاسخ به این سئوال که آیا توجه این مربی به کریمی باعث ناراحتی خداداد عزیزی نمی شد؟ گفت: من در ذهن آقای عزیزی نبودم ولی فکر می کنم سخت گیری هایی که بلاژ می کرد باعث می شد خداداد آزرده خاطر شود. ولی خداداد آن موقع هم در اوج بود و اگر می ماند نوبت کمتری به کریمی می رسید. شاید هم برعکس.
وی ادامه داد: یکبار برای اردوی تیم ملی در تایلند بودیم که علی کریمی گفت شام هتل را نمی خورم و می خواهم همبرگر بخورم. بلاژوویچ هم برای ناهار فردای آن روز تیم ملی را همبرگر میهمان کرد.
بیشتر بخوانید:
پیشنهاد نجومی برانکو به یک مدافع
قبل از بازی با بحرین کشک بادنجان نخوردیم ولی کنترلی روی تیم نبود
چلنگر خاطرنشان کرد: کریمی عاشق همبرگر است و یکی از تفریحاتش همبرگر خوردن است. در بحرین هم یکبار کریمی خواسته بود همبرگر بخوریم ولی بلاژ مخالفت کرد.
وی درباره اتفاقات پیش از بازی با بحرین که منجر به ناکامی تیم ملی شد، گفت: ما ۶ روز خارج از برنامه در بحرین ماندیم و اتفاقات عجیبی رخ داد. قرار بود فقط دو روز در منامه باشیم. آن موقع بحرینی ها در تایلند بودند که یک آتش سوزی کوچک رخ داد و بحرین هم با این بهانه بازی با تایلند را تعطیل کرد. آنها داوران بازی را عوض کردند؛ داوران مالزیایی که بازی رفت ایران و بحرین را قضاوت و گل کریمی را مردود کردند برای آن بازی انتخاب شد. ما ۶ روز در بحرین بودیم تا این تیم برگردد و روزهای سختی بود. کنترل کردن بازیکنان سخت بود؛ بازیکنان هم همه شیطون بودند (با خنده)
وی درباره اینکه گفته می شد بازیکنان قبل از بازی با بحرین ناهار کشک بادنجان خورده بودند، ادامه داد: کشک بادنجان نبود ولی سفارت ما را در یک هتل میهمان کرد. ناهار خیلی مفصلی خوردیم و هیچکس به غذاها نه نگفت! بلاژ عصبی شده بود و دید هیچ کنترلی روی تیم نبود. هضم این غذا ۶ ساعت قبل بازی سخت بود. فضای ورزشگاه را هم بد سازماندهی کرده بودند. هر بلندگوی بحرینی ها به اندازه من بود. تعداد کمی از تماشاگران ایران به ورزشگاه آمدند. آنها الفاظ رکیک فارسی هم به کار می بردند و ما را عصبی کردند. داور هم بازی از دستش در رفت؛ شاید هم تعمدی.
بحرینی ها انگار مواد مخدر زده بودند
مترجم بلاژوویچ در خصوص اتفاقات رختکن بعد از بازی با بحرین تاکید کرد: جو بسیار سنگینی بود و همه مغموم بودند. بخیه علی دایی پاره شده بود و سرش هم شکسته بود. بلاژ عصبانی وارد رختکن شد و سر همه داد زد و گفت خجالت بکشید؛ نگاه کنید این کاپیتانتان است که با اینکه سر و دندانش را شکستند عین شیر قدم می زند. بلاژ گفت کدام یک از شما در زمین آنطور که باید عرق ریختید؟ او از تمام بازیکنان شاکی بود و گفت انتظارم از شما این نبود و قبل از بازی هشدار داده بودم که بحرینی ها در حالت عجیبی هستند و انگار مواد مخدر مصرف کرده اند؛ بلاژ قبل از بازی استثنائا بعد از گرم کردن بازیکنان به رختکن آمد و گفت بچه ها بحرینی ها در حالت عجیب و غریبی هستند و اگر نرم به داخل زمین بروید، شما را مثل بَره لت و پار می کنند.
کریمی آمپول ها را هم شکست
چلنگر درباره اختلافات تیم ملی در جام جهانی آلمان گفت: نمی خواهم اختلافات را انکار کنم ولی جوی که در جامعه فوتبال حاکم شده بود، مناسب نبود. رئیس سازمان تربیت بدنی و رئیس فدراسیون با هم اختلاف داشتند و این اختلاف به تیم ملی هم منعکس شده بود.
وی که در برنامه «سلام صبح بخیر» حاضر شده بود، در خصوص ضربه علی کریمی به کلمن آب در جام جهانی آلمان، خاطرنشان کرد: من چند قدم آنطرفتر نشسته بودم. کریمی یک نیمه تمام تلاشش را کرد و نتوانست مهارتش را نشان بدهد. او از شدت عصبانیت به کلمن ضربه زد. یادم است که در ادامه بازی شانه یحیی گل محمدی مصدوم شد. دکتر خانلری می خواست به او آمپول بزند ولی تمام آمپول ها توسط کریمی شکسته شده بود. کریمی به خاطر این حرکت عذرخواهی به آن معنا نکرد ولی مدام به اردوهای پرسپولیس می آمد و حمایت می کرد. او جلساتی با برانکو می گذاشت.
اعلام دلیل قهر وحید هاشمیان از تیم ملی برای اولین بار
مترجم بلاژوویچ همچنین حقیقتی را درباره قهر وحید هاشمیان از تیم ملی برای اولین بار مطرح کرد و گفت که قهر این بازیکن ارتباطی به نیمکت نشینی اش نداشته است. چلنگر گفت: دلیل قهر هاشمیان زمان بلاژ بود. هاشمیان اولین بار توسط بلاژ دعوت شد. وحید آن زمان از تیم پاس به آلمان رفته بود. او شخصیت حساسی دارد. قبل از تمرین تیم ملی وحید گفت پایم درد می کند و بانداژ هم داشت. یک لحظه داخل زمین رسیدیم و بلاژ دید وحید روپایی می زند. بلاژ با فریاد بلندی گفت داری مرا سیاه می کنی و فریبم می دهی؟ تو که گفتی پایم مصدوم است. همان شد و وحید وسایلش را جمع کرد و رفت. تا اینکه برانکو سرمربی تیم ملی شد. وحید برای نیمکت نشینی دعوت نمی شد. برانکو به وحید سر زد و قانعش کرد که به او در نوک حمله در کنار علی دایی نیازش دارد.
بعد از جام جهانی آلمان عنایتی با برانکو دست نداد
مترجم برانکو ایوانکوویچ در خصوص دلخوری رضا عنایتی از برانکو بعد از جام جهانی آلمان و اینکه گفته می شود این بازیکن با سرمربی تیم ملی دست نداد، گفت: بله این خبر واقعیت دارد. بعد از بازی با آنگولا برانکو در رختکن به بازیکنان خسته نباشید می گفت و با همه دست می داد. به رضا عنایتی که رسیدیم او دست نداد. عنایتی آقای گل لیگ ایران بود و در تیم استقلال هم بازی می کرد و توقع داشت بازی کند. به رضا گفتم هرچه باشد برانکو مربی است و بهتر است دست بدهد.
چلنگر تاکید کرد: البته وقتی برانکو به پرسپولیس آمد، یک بازیکن از تیم ابومسلم می خواست و نیاز به اطلاعات داشت. برای همین با عنایتی تماس گرفت و او را به هتل المپیک دعوت کرد. برانکو به عنایتی گفت که آن ماجرا تمام شده است و انصافا عنایتی هم هر اطلاعاتی داشت راجع به آن بازیکن داد.
بلاژ گفت دم هرکسی که به برج های دوقلو حمله کرده گرم!
مترجم بلاژوویچ همچنین خاطره اش از زمان اعلام حمله به برج های دوقلو در آمریکا را بازگویی کرد و گفت: روز ۱۱ سپتامبر بعد از تمرین به هتل استقلال رفتیم. بلاژ رفته بود دوش بگیرد. من تلویزیون را روشن کردم و دیدم اخبار دارد برج های آمریکا را نشان می دهد که در آتش می سوزد. بلافاصله بلاژوویچ را صدا کردم و او را در جریان گذاشتم. بلاژ گفت چه کسی به این برجها حمله کرده که گفتم نمی دانم. او هم گفت هرکسی بوده دمش گرم؛ باید پدر آمریکا را درآورد!
دکمه خروج برانکو دو سال پیش خورد
چلنگر درباره اینکه چه کسی دکمه خروج برانکو از پرسپولیس را زد؟ گفت: ۲ سال بود که دکمه خروج برانکو خورده بود. هرچند که خودم مخالف آمدنش بودم. برانکو درخواست وحشتناکی نیست ولی می دانستم باشگاه در برآورده کردن آن دچار مشکل می شود. بعدا هم که بحث مالی پیش آمد. موارد دیگری هم بود. خودش هم از مسائل داوری شاکی بود. او تمام افتخارات را کسب کرد و فکر می کرد اگر بماند شاید چیزی را از دست بدهد.
سفیر ایران در کرواسی واسطه حل مشکل پرسپولیس
وی همچنین از تلاش سفیر ایران در کرواسی برای حل مشکل پرسپولیس و برانکو خبر داد و افزود: هفته گذشته سفیر ایران صحبتی با برانکو داشت و تلاش است تا یک سازش داشته باشد. برانکو بابت کار در فصل گذشته ۷۰۰ هزار یورو می خواهد و قرارداد سال بعدش هم هست. البته بحث مالیات هم هست که برآوردش سخت است. اینکه محق است یا نه را نمی دانم.